ارضت ای گل، گلی ز باغ بهشت
از چه گِل خدا تو را بسرشت؟
در کدامین کتیبهی محفوظ
نام ارضت به دست خود بنوشت؟
ارضت ای بهشت روی زمین
ای بری ز هر چه زشت و پلشت
"نینوا" را خدا صلابت داد
صخرههایش کنار تو بنهشت
نی نوای آسمانی را
در صدای جویباران هشت
چشمههایت زلال و اشک پری
شد روان ز چشم اهل بهشت
آن "چکل سر"، کلاه پادشهی است
بر سرت آن کله خدا بنهشت
بذر نقاشی و صناعت خط
روی خاکت رها نمود و بکشت
گشته انگشت بر دهان از تو
ساکنان حریم دیر و کنشت
حک نمود این سروده را بهروز
بر دلش، نی به سنگ و به خشت
من به هر جا ز یاد تو مستم
چون خدا بوی خود به تو آغشت
ارض موعود و عین فردوسی
ارضت ای گل، گلی ز باغ بهشت
بهروز حاجی محمدی
گرگان- اول دیماه ۱۳۹۲