• شعر : ارضت ای گل، گلی ز باغ بهشت
شعر : ارضت ای گل، گلی ز باغ بهشت
1396/03/06 - 11:41:38 // مقالات // 0 نظر // 1483 بازدید

شعری با عنوان ارضت ای گل، گلی ز باغ بهشت ارضت از جناب آقای بهروز حاجی محمدی

ارضت ای گل، گلی ز باغ بهشت

از چه گِل خدا تو را بسرشت؟

در کدامین کتیبه‌ی محفوظ

نام ارضت به دست خود بنوشت؟

ارضت ای بهشت روی زمین

ای بری ز هر چه زشت و پلشت

"نینوا" را خدا صلابت داد

صخره‌هایش کنار تو بنهشت

نی نوای آسمانی را

در صدای جویباران هشت

چشمه‌هایت زلال و اشک پری

شد روان ز چشم اهل بهشت

آن "چکل سر"، کلاه پادشهی است

بر سرت آن کله خدا بنهشت

بذر نقاشی و صناعت خط

روی خاکت رها نمود و بکشت

گشته انگشت بر دهان از تو

ساکنان حریم دیر و کنشت

حک نمود این سروده را بهروز

بر دلش، نی به سنگ و به خشت

من به هر جا ز یاد تو مستم

چون خدا بوی خود به تو آغشت

ارض موعود و عین فردوسی

ارضت ای گل، گلی ز باغ بهشت

بهروز حاجی محمدی

گرگان- اول دیماه ۱۳۹۲

محمد جعفری فوتمی
معرفی نویسنده : محمد جعفری فوتمی

بنده بعنوان اپراتور و مدیر فنی وب سایت دهیاری روستای ارضت ، تنها بابت خدمت رسانی به دهیاری در خدمت روستاییان عزیز و گرامی می باشم .

امتیاز به مطلب
           
نظرات کاربران
ارسال نظر